همایش «اخلاق در نهادهای مدنی» به دعوت حامیان جامعه مدنی در سالن اجتماعات سندیکای شرکت‌های ساختمانی ایران در تهران برگزار گردید.

در این همایش که روز سه‌شنبه ١٠ اسفندماه جاری با حضور خانم فریده غیرت و آقایان مقصود فراستخواه، سید جواد میری و بهزاد رحمانی برگزار شد، مهندس عطاریان‌ ریاست هیأت‌مدیره «حامیان جامعه مدنی (حجم)» در ابتدای همایش ضمن عرض سلام خدمت مدعوین و شرکت کنندگان گفت: «این همایش مربوط به اخلاق در نهادهای مدنی است که بحثی بسیار گسترده و مفصل است که باید تأکید‌ فراوانی بر آن کرد. از نظر من اخلاق یعنی رعایت کاری که رواست.»

وی افزود: ما داریم به سمت برقراری شورای مرکزی جامعه مدنی ایران حرکت می‌کنیم و در این مسیر باید بدانیم که چگونه اخلاق را رعایت کنیم و رفتار و کردارمان و فعالیتمان در مسیر رسیدن به تعالی و تکامل اخلاقی باشد.

در ادامه جلسه خانم غیرت از وکلای دادگستری، به توضیح اخلاق و تأکید‌ به اهمیت آن در حوزه شغل وکالت پرداخت و گفت: «در هر حرفه و شغلی یک سری نظاماتی وجود دارد و مقرراتی را طلب می‌کند و قوانینی بر آن حاکم است و تمام افراد فعّال‌ در آن حوزه موظف به رعایت آن هستند که یکی از مهمترین آن‌ها‌ رعایت اخلاق است.»

وی ادامه داد: «در حرفه وکالت که شغل بنده است اخلاق حرفه‌ای‌ نقش بسیار پررنگی دارد و به طور‌ قطع اگر در جامعه‌ای اخلاق و مقررات وجود نداشته باشد، آن جامعه جامعه منضبط و هدفمندی نخواهد بود و برنامه‌ای‌ برای پیشرفت ندارد.»

وی افزود: «ما می‌دانیم که انسان موجود نظم‌پذیری است و تمایل به پذیرش نظم و انضباط دارد و در سایه این نظم می‌تواند به وظایفش عمل کند. در بحث وکالت باید بگویم امر دفاع در هر کشوری برعهده وکلای دادگستری است و این افراد تعهد به اجرای قوانین و مقررات خاصی دارند  که ماهم در کشورمان این قوانین و مقررات را داریم.»

وی در پایان تأکید‌ ‌کرد: «بودن اخلاق در جامعه بسیار لازم است و اگر نهادی با موازین اخلاق به کارش ادامه دهد و بداند که این موازین باید برتمامی رفتار و کردار او نظارت داشته باشند می‌تواند درکارهای خود پیشبرد بهتر و مفیدتری را دارا باشد.»

دکتر بهزاد رحمانی رئیس انجمن علمی جراحان عمومی ایران، بحث خود را در مورد cod of ethics پیش برد و با طرح این سؤال‌ که آیا cod of ethics برای سمن‌ها‌ لازم است یا خیر، گفت: «نهاد WANGO نهادی است که به این نتیجه رسیده است که سمن‌ها‌ باید کدهای اخلاقی یا cod of ethics داشته باشند و این صفات و کدهای اخلاقی لازمه این سمن‌هاست. در بررسی اخلاق پزشکی دو هزار پرسشنامه در بین همکاران پزشک پر کردیم و از آنها در مورد کدهای اخلاقی پرسیدیم که متأسّفانه‌ اکثریت این افراد به اشتباه این کدها را شامل خوشروئی و رفتار خوب با بیمار می‌دانستند ولی در اصل اخلاق چیزی غیر از آن بود و اخلاق پزشکی یعنی روابط صحیح بین بیمار و پزشک.»

وی افزود: «ما به عنوان پزشک باهمکاران، بیمار و جامعه پزشکی دارای روابط متقابل هستیم و دقیقاً‌ مثل سمن‌ها ما در جاهایی که قیود قانونی و قانون پاسخگو نیست، وابسته به اخلاق حرفه‌ای‌ هستیم. شاید بپرسید تا وقتی که قانون است آئین را برای چه کاری می‌خواهیم؟ آئین جایی لازم است که قانون تمام می‌شود و آیین چیزی است که توسّط‌ خود افراد حرفه نوشته و اجرا می‌شود و ناظر به اجرای آن هم خود افراد آن حرفه هستند.»

مقصود فراستخواه در ابتدای بحث با انتقاد از وجهه دولتی اخلاق گفت: «در کشور ما دولت‌ها سعی می‌کنند اخلاق را با ایدئولوژی خاص مورد نظرشان پیاده کنند که این کار به هیچ وجه صحیح نیست. اخلاق در جامعه کنونی ما به اندرزها تقلیل پیدا کرده و جالب اینکه برخلاف گذشته که دانایان حاکمان را نصیحت می‌کردند اکنون حاکمان دانایان را نصیحت می‌کنند.»

وی ادامه داد: «اخلاق به خصیصه‌های کلامی تقلیل یافته است و ما دارای جامعه‌ای‌ بسیار وراج شده‌ایم و همه به همدیگر در حال درس اخلاق دادن هستیم و تمام جامعه تبدیل به آموزش اخلاق کلامی و نصیحت شده است؛ در صورتی که اخلاق در تمرین اجتماعی اخلاق می‌شود و اخلاق از طریق کلام منتقل نمی‌شود، اما از طریق مشاهدات منتقل می‌شود. درجامعه ایرانی اخلاق به توصیف و تجویز تقلیل یافته و تنها شده مطلبی که بایدها ونبایدها را گوشزد می‌کند؛ در صورتی که سؤال‌ اصلی این است که چرا اخلاق هست یا چرا اخلاق نیست؟

وی با اشاره به این مطلب که اخلاق در cod of ethics ساخته نمی‌شود، گفت: «اخلاق در امریه‌های‌ دولتی ساخته نخواهد شد بلکه در سطح اجتماع ساخته می‌شود. مردمی که به نهادها اعتماد ندارند از نظر آماری بسیار بی‌اخلاق‌تر رفتار می‌کنند و بالعکس، اگر نهادهای ما هوشمندتر و اخلاقی‌تر شود، جامه هم قطعاً‌ اخلاقی‌تر خواهد شد. مشکل جامعه ما این است که میدان بازی برای زیست و رفتار اخلاقی سخت شده است زیرا ما برسر یک دوراهی فضیلت و حماقت قرار گرفته‌ایم . به این معنی که فکر می‌کنیم اگر دنبال فضیلت برویم جامعه ما را احمق و کودن فرض می‌کند.»

وی این‌چنین ادامه داد: «مشکل ما اینجاست که به دنبال انسان اخلاقی هستیم ولی باید به دنبال جامعه اخلاقی باشیم؛ زیرا پیش‌شرط انسان اخلاقی، جامعه اخلاقی است و در این جامعه است که انسان به سمت اخلاق می‌رود. به نظر من دو سرمشق اخلاقی در اخلاق مدنی افراد را از هم متمایز می‌کند؛ یکی سرمشق اخلاق فردگرا و دیگری سرمشق اخلاق دیگردوستی است. در اوّلی‌ اخلاق ادامه خوشی‌ها و لذّت‌های فردی است و این فعّالیّت‌ها خیرخواهانه ادامه‌ی تعالی لذّت‌های‌ شخصی است. پایه این رفتار فردگرایی است و جایی است که فرد می‌خواهد به ابعاد زندگی‌اش بپردازد. اما در سرمشق دوم اخلاق مدنی اخلاق شنیدن صدای دیگری است و مخصوصاً‌ شنیدن صدای فراموش‌شدگان اجتماعی و این افراد به غائبان و فراموش‌شدگان جامعه می‌پردازند که این اخلاق دیگردوستی و اخلاق مسئولیّت‌ است. جامعه‌ای‌ که سازمان‌یابی اجتماعی نداشته باشد، در معرض زوال است و این سرمشق دوم با رنج‌های‌ معنادار آشنا و همراه است.»

وی افزود: «سرمشق دوم کمیاب‌تر و ناب‌تر است و تعداد افرادی که برای رفاه دیگران این حس مسئولیت را دارند بسیار کم هستند. ما پیشینه‌های بسیاری در تاریخ و سنن ایرانی از این افراد و گروه‌ها داریم مثل گروه‌های فتوّت‌ و عیّاران‌ که در دوره‌هایی پرمخاطره مثل استیلای عرب بر ایران به وجود آمدند و زمانی که ظلم ظالمان و بی‌توجهی اغنیا بود. جامعه مدنی با وجود اینکه یک پدیده مدرن است اما زمینه‌ها‌ و ریشه‌هایی‌ در سنن گذشته ما دارد.»

سیدجواد میری جامعه‌شناس‌ و استاد پژوهشگاه علوم انسانی، با بحث این سؤال‌ که کدامین جوامع می‌توانند نهادهای مدنی قوی داشته باشند گفت: «من فکر می‌کنم‌ باید اساساً‌ ببینیم کدام فرم از جامعه می‌تواند‌ به رشد و توسعه و بست امر مدنی کمک کند. به نظر من یک جامعه برای رسیدگی به یک امر مدنی باید سه لایه داشته باشد: یک لایه‌ی خیلی مهم عرصه عمومی است؛ در این عرصه هرکسی که کمی مشکلات ذهنی و فردی‌اش‌ حل شده باشد می‌تواند‌ ورود کند و افکار و ایده‌ها در این لایه تولید می‌شوند‌ و به لایه دوم  که لایه حلقه اتصال خواست عمومی و سیاستمداران و مدیران حکومتی است انتقال پیدا می‌کند‌. لایه دوم شامل اتاق‌های‌ فکر است؛ معمولاً‌ در کشور ما لایه مفقودی است و یا دیده نمی‌شود‌. افرادی که در این لایه هستند می‌توانند‌ بسیار مؤثّر‌ باشند، آن‌ها می‌تواند‌ با گرفتن ایده‌ها‌ و پالایش صحیح آن‌ها‌ به بهترین نحو از آن استفاده کنند. افراد این لایه افرادی هستند که یک نگاه به ایده‌ها‌ دارند و یک نگاه به اجرا  و حلقه واسط ایده‌پردازان و اصحاب قدرت هستند؛ ولی در این لایه متأسّفانه‌ اصطلاحاً‌ خودی‌ها حضور دارند.»

وی ادامه داد: «نهادهای مدنی معمولاً‌ در عرصه عمومی و لایه اول حاضر هستند، ولی در نبود مشاوران، این باعث می‌شود‌ ‌که نهادهای مدنی محدود و محدودتر شوند، زیرا سیاستمداران گاهی آنها را رقیب خود و حتی تهدیدی برای خودشان می‌بینند.»

این استاد دانشگاه ادامه داد: «جامعه مدنی مبتنی بر یک ایده است و آن ایده شهروند مطالبه‌گر است. متأسّفانه‌ فرهنگ ما فرهنگی تعارف‌محور و مماشات‌گرا است و سعی نمی‌کنیم‌ خیلی از خواسته‌ها‌ و نیازهایمان را مطالبه کنیم؛ زیرا مطالبه‌گری‌ در ذهن ایرانیان یعنی فضولی و یا مسئله‌دار بودن فرد مطالبه‌گر.»

وی افزود: «در جامعه فقیر وضعیت امکان عمل مدنی بسیار کم است و تجربه بشری نشان می‌دهد‌ جوامعی دارای نهادهای مدنی قوی شده‌اند که دارای طبقه متوسط پویا و قوی هستند؛ ولی در جامعه ما نهادهای مدنی به خاطر ضعیف شدن قشر متوسط ضعیف‌تر‌ می‌شود‌.»

سیدجواد میری، بحث خود را درباره‌ی «امکان امر مدنی» در جامعه معاصر ایران مطرح کرد. وی گفت: «به نظر من تا زمانی‌که امر مدنی de-securitize و de-politicize نشود و نقد فرهنگ به‌دور از مماشات‌ و رودربایستی و تعارف صورت نگیرد، امکان امر مدنی ضعیف خواهد بود.» 

میری ضمن انتقاد از دانشگاه‌ها گفت: «دانشگاه خود مانع بزرگی بر سر راه رسیدن به فهم مدنی و جامعه مدنی در ایران است؛ زیرا باید این فرهنگ غلط جایی نقد شود که این نقد وظیفه اصحاب دانشگاه است ولی اصحاب دانشگاه خودشان این فرهنگ را بازتولید می‌کنند.»

وی در پایان گفت: «هیچ جامعه‌ای‌ بدون تکیه بر سرمایه‌های اجتماعی خود بر مشکلات فائق نمی‌شود و در آخرین سخن باید بگویم زمانی می‌شود درباره فعالیت مدنی صحبت کرد که بتوانیم این سه لایه (عرصه عمومی - شورای سیاست گذاری - سیاست ورزی) را در ایران در تمامی عرصه ها داشته باشیم و بدانیم امر مدنی رقیب حاکمیت نیست و برای تحکیم حاکمیت آمده است.»